در آیین بزرگداشت روز پژوهش دانشگاه علم و فرهنگ مطرح شد؛
دانشگاه باید یک نهاد اجتماعی فرصت ساز همراه با جامعه باشد
مدل مطلوب دانشگاه این است که در درجه اول یک نهاد اجتماعی فرصت ساز باشد تا فرصت هایی از جنس دانش، پژوهش و آموزش را برای حل مسائل بسازد یعنی دانشگاه باید با جامعه کار کند نه برای جامعه. لازم است که دانشگاه به قلب جامعه برگردد و دیوارهای خود را از میان برداشته و جای آن پل بسازد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علم و فرهنگ؛ آیین بزرگداشت هفته پژوهش با حضور سید سعید هاشمی- رئیس دانشگاه - مقصود فراستخواه-جامعه شناس و عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی -، ایرج فیضی- رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی-، سید مهدی سجادی فر – معاون پژوهش و فناوری-، روسای دانشکدهها، مدیران و مسولان و جمعی از کارمندان و اعضای هیات علمی دانشگاه روز بیستم آذر ماه سال جاری برگزار شد.
دکتر هاشمی ضمن قدردانی از تلاشهای اعضای هیات علمی به رشد جایگاه پژوهشی دانشگاه نسبت سال گذشته اشاره کرد و گفت: امسال شاهد افزایش ۴۳ درصدی میانگین امتیازهای پژوهشی در کل دانشگاه و افزایش 21 درصدی در رشد تعداد اعضای هیات علمی دارای فعالیت پژوهشی بودهایم.
رییس دانشگاه علم و فرهنگ با تاکید بر نقش اعضای جوان هیات علمی در دستاوردهای پژهشی اخیر دانشگاه گفت: فعالیت های پژوهشی سال جاری دانشگاه در سطح ملی و بین المللی دارای رشد کمی و کیفی قابل توجهی بوده است.
وی افزود: در سال جاری با کاهش ۳۵ درصدی در بیشترین اختلاف امتیاز فعالیت پژوهشی، فعالیتهای پژوهشی اعضای هیات علمی به توازن رسید وبا افزایش 144 درصدی در میانگین ضریب تاثیر نشریاتی که مقالات اعضای هیات علمی در آن به چاپ رسید؛ به رشد کیفی نیز دست یافتیم.
دکتر هاشمی ارتباط دانشگاه و پژوهشگاههای جهاددانشگاهی را یکی از مهمترین امتیازهای دانشگاه علم و فرهنگ در توسعه فعالیتهای کارآفرینانه مبتنی بر پژوهش برشمرد و تاکیدکرد: اتصال علمی دانشگاه علم و فرهنگ به مراکز پژوهشی جهاددانشگاهی وجه تمایز ما است؛ همکاریهای موثر دانشکده علوم و فناوریهای نوین زیستی با پژوهشکده رویان و همچنین فعالیتهای مشترک دانشکده فنی مهندسی با پژوهشکده برق جهاددانشگاهی مثالهای بارزی از این شبکه ارتباطی کارآمد است.
دانشگاه باید از متن جامعه بیرون بیاید
دکتر مقصود فراستخواه با اشاره به مستعمره بودن دانشگاهها در کشور گفت: اصلی ترین مشکل دانشگاه ایرانی، زیستن در قلمرو مستعمراتی دولت است. با توجه به تجربه تاریخی که آزموده شده است، دانشگاه های خوب و موفق دنیا از متن جامعه و پویایی های درونی اجتماعی جامعه بیرون آمده است. در واقع از نیروی غیر دولتی شکل گرفته و از دل مردم و جامعه به سبب عطش و تقاضایی که برای دانش وجود داشت شکل گرفتند و اینگونه بود که دانشگاه به عنوان یک نظام مدرن ایجاد شد.
به گفته این جامعه شناس برجسته؛ دولتها تنها یکی از بازیگران اصلی این نوع دانشگاه هستند؛ اگر نگاه کوتاهی به فرآیند شکلگیری دانشگاههای آلمان بیاندازیم، متوجه میشویم که دولت ها هر آنچه که لازم است تا دانشگاه نقش موثری در جامعه داشته باشد را ارائه میکنند؛ تفکر آنان فرهیختگی ملت و پیشرفت یک دولت ملی به مدد دانشگاه است و وقتی به این نهاد می رسند تمام مرکزیت خود را به نفع دانشگاه زیر پا می گذارند و آن را مورد حمایت قرار میدهند. همانگونه که پیش تر هم اشاره کردم، در ایران مشکل دانشگاه زیستن در قلمرو مستعمراتی دولت است. یعنی دانشگاههای ما نمی توانند با جامعه محلی، شهری، ملی و بینالمللی ارتباط موثری بگیرند.
وی با اشاره به مدل های مختلف بیرون آمده از دانشگاه های کشور گفت: طی یک قرن اخیر شاهد مدل های مختلفی در دانشگاه های کشور بوده ایم، یک مدل به عنوان مدل دموکراتیک شناخته شده است که در آن از معنای فنی دانش کاسته می شود. در این مدل دانشگاه ایرانی تاثیر جدی بر تصمیمات و برنامه های کشوری نداشته است.
دکتر فراستخواه افزود: مدل دوم مدل ایدئولوژیک است که نشان دهنده سنت زده شدن دانشگاهها است. در این مدل دانشگاه ها تبدیل به یک ایدئولوژی رسمی قایل به دولت و حکومت شدند و حاصل آن این شد که ایدئولوژی دولتی به علم و دانش دانشگاه هم سایه انداخت. مدل مهاجرت دیگر مدلی بود که دانشگاه های کشور آن را تجربه کردند. اینکه دانشگاهیان بعد از دوران تحصیل تنها به کلاس داری کردن و گرفتن پایان نامه پرداختنددر مقابل دانشجویان نیز به مدرک گرایی رو آورده و مهاجرت به بیرون یا به درون را انتخاب کردند.
وی تاکید کرد: این موج مهاجرت به بیرون در دهه هشتاد رخ داد و متاسفانه شاهد نشانههای از بروز مهاجرت به درون یعنی بیانگیزگی خستگی و فرتوت شدن دانشگاهیان و سرخوردگی های دانشجویان در آینده نزدیک هستیم.
به گفته وی، مدل منشیانه دانشگاهی از دیگر مدل های رسوخ پیدا کرده است که دانشجویان ما را به سمتی سوق داده است که تبدیل به افراد سازمانی می شوند نه یک فرد آکادمیک که میتواند تاثیرگذار باشد. در این مدل جامعه با دانشگاه پیوند برقرار نمی کند.
دکتر فراستخواه ضمن تشریح مدل همدردی دانشگاه با جامعه گفت: دانشگاه دهه ۲۰ تا ۶۰ شمسی چنین مدلی را تجربه کرده است. یعنی اینکه دانشگاه در کنار جامعهای است که نارضایتی، زخم های اجتماعی مشکلات عدیده ای را تجربه می کند و به عنوان یک همدرد در کنار جامعه ایستاده است. دانشگاهیان باید شرایط را تشخیص دهند و روشن سازی کنند و برای مسائل مختلف چاره جویی کنند و راهحلهای علمی ارائه بدهد.
وی افزود: مدل مطلوب دانشگاه این است که در درجه اول یک نهاد اجتماعی فرصت ساز باشد تا فرصت هایی از جنس دانش، پژوهش و آموزش را برای حل مسائل بسازد یعنی دانشگاه باید با جامعه کار کند نه برای جامعه. لازم است که دانشگاه به دل جامعه برگردد و دیوارهای خود را بردارد و پل بسازد.
پژوهش های جهاددانشگاهی در راستای حل مشکلات جامعه است
دکتر ایرج فیضی به تبیین ساختار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی پرداخت و گفت: این پژوهشگاه از چهار پژوهشکده تشکیل شده که دارای ۱۴ گروه پژوهشی در حوزههای اقتصاد، مدیریت، جامعه شناسی، هنر و غیره است.
وی با بیاناینکه درپژوهش دو مدل اصلی شبکه برنامه و کار فرمایی را مدنظر قرار داده ایم؛ افزود: در مدل شبکه برنامه هر گروه پژوهشی جهاد دانشگاهی باید با اتخاذ رویکرد مسئله محوری پژوهشی را در راستای حل یک معضل مشخص در جامعه انتخاب کند.
دکتر فیضی گفت: به اعتقاد من امرپژوهش در جهاد دانشگاهی در خدمت جامعه و حل چالش های آن است. در مدل کارفرمایی نیز جهاد دانشگاهی با همین رویکرد انجام برخی پژوهشهای تخصصی را میپذیرد و یا اینکه پیشنهاد انجام آن را به دیگر نهادها ارائه میدهد.
همچنین در حاشیه این مراسم تفاهم نامه همکاری مشترک پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی و دانشگاه علم و فرهنگ به امضای سید سعید هاشمی- رئیس دانشگاه علم و فرهنگ- و ایرج فیضی-رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی-،رسید.
مراسم بزرگذاشت هفته پژوهش دانشگاه علم و فرهنگ با تقدیر از نگارندگان پایان نامهها، رساله های برگزیده و همچنین پژوهشگران برتر خاتمه یافت.
جدول برگزیدگان هفته پژوهش دانشگاه علم و فرهنگ به شرح زیر است؛